پست خاص مجری سمت خدا در صفحه اینستاگرامش + عکس
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۸۲۳۴۷
پست خاص نجمالدین شریعتی مجری توانای برنامه مذهبی سمت خدا در صفحه اینستاگرامش، سوژه کاربران شد.
به گزارش شریان نیوز، نجمالدین شریعتی، مجری محجوب و محبوب برنامه مذهبی سمت خدا، با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرامش توجه کاربران را جلب کرد.
نجمالدین شریعتی تصویری از خود در پشت دار قالی در صفحه شخصیاش به اشتراک گذاشت و شعری مرتبط با این عکس از شاعر احساسهای تنهایی،محمدعلی بهمنی را ضمیمه آن کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نجمالدین شریعتی در اینستاگرام خود نوشت:
" تا زودتر از واقعه گویم گله ها را
چون آیینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت ترین زلزله ها را
.
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره، حوصله ها را
.
ما تلخی "نه" گفتنمان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس "بله" ها را
یک بار هم ای عشق من از عقل میاندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را
▫️
محمدعلی بهمنی
عصر پاییزی تون بخیر
نجمالدین شریعتی "
انتهای پیام/
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۲۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای طعم شیرین آخرین دعای کمیل شهید زین الدین
بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.
به گزارش ایسنا، به نقل از جهان نیوز، بعد از ظهر پنج شنبه بود سر و کله ی آقا مهدی پیدا شد. پایگاه ما در نوار مرزی سردشت بود و مهدی آمد تا از نزدیک، پیشرفت کارها و مسائل مربوط به شناسایی را بررسی کند.
بعد از جلسه، وقت نماز شد. آن شب خود مهدی اذان گفت و نماز جماعت را اقامه کردیم.
بعد از نماز، دعای کمیل داشتیم. هر یک از بچه ها قسمتی از دعا را می خواندند؛ از جمله آقا مهدی؛ اما حال و هوای او با بقیه فرق می کرد.
مهدی با سوز عجیبی دعا می خواند. تمام کسانی که آن شب در جلسه بودند، طعم شیرین آن دعای کمیل را از یاد نخواهند برد. مهدی دعا را در شرایطی خواند که ما زیر پای دشمن قرار داشتیم و از همه طرف مورد تهدید بودیم.
او به حدی گریه کرد که از خود بی خود شده بود. قسمتی از دعا را هم جواد دل آذر خواند.
این دو نفر چنان شوری به پا کرده بودند که همه ضجه می زدند. دعا که تمام شد، مهدی از سنگر بیرون آمد، نگاهی به آسمان انداخت و زیر لب چیزهایی زمزمه کرد. دو روز بعد خبر شهادتش آمد.
برگرفته از کتاب «برف تا برف» مجموعه خاطراتی از شهید مهدی شیخ زین الدین
راوی: عبدالرزاق شیخ زین الدین پدر شهید