روایت مجری سمت خدا از منطقه پرواز ممنوع/ سلفی مهمان و مجری برنامه فرمول یک/ پویش خداپسندانه خانم کارگردان برای مردم مناطق محروم
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۹۵۶۰۶
در این گزارش می‌توانید گزیده‌ای از فعالیت‌های مجازی هنرمندان و بازیگران ایرانی در ۲۴ ساعت گذشته را مشاهده کنید.
به گزارش خبرنگار حوزه هنرمندان گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، رصد زندگی شخصی و هنری هنرمندان و چهره‌های معروف هنری برای طرفداران و دنبال‌کنندگان این حوزه جذابیت‌های خاص خودش را دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
این روزها چهره‌های هنرمندان عرصه موسیقی، سینما و تلویزیون و … یک یا چند صفحه شخصی و عمومی در شبکه‌های اجتماعی مختلف دارند و از این طریق شبانه‌روز با کاربران و هواداران خود ارتباط مستمر و دو طرفه‌ای برقرار می‌کنند.
در این گزارش می‌توانید گزیده‌ای از فعالیت‌های مجازی هنرمندان و بازیگران ایرانی را که در شبکه‌های اجتماعی در ۲۴ ساعت گذشته به اشتراک گذاشتند، مشاهده کنید:
محمدحسین مهدویان کارگردان با انتشار پستی در صفحه‌اش نوشت:
«پشت وانت، با یه بلندگوی دستی ؛
بعد از سال‌ها، یک بار دیگه فیلم‌سازیِ این‌جوری، خیلی هم چسبید و خوش گذشت.
از همراهانم در فیلم دونه دونه اسم نمی‌برم ولی دست همه‌شون رو می‌بوسم.
درخت گردو هم به لطف خدا تمام شد.»
نجم الدین شریعتی مجری تلویزیون با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش نوشت:
«شبی پرخاطره با ماجراجویان فیلم منطقه پرواز ممنوع
فیلمی پرهیجان که جای خالی آن در سینمای نوجوان محسوس بود.
کارگردانی، انتخاب لوکیشن و صداگذاری جذاب در کنار بازی
بازیگران نوجوان تحسین برانگیز بود.
ما می‌توانیم پیام اصلی فیلمی بود که ما را به آینده
سینمای نوجوان امیدوار می‌کند.
رضایتمندی تماشاگران حاضر در سالن اعم از نوجوان و بزرگسال، خداقوتی ست به سازندگان آن.
البته نقد‌های ظریفی هم متوجه فیلم بود که خدمت امیر جان داسارگر کارگردان جوان و کاربلدش عرض کردم.
امیدوارم از تماشای منطقه پرواز ممنوع لذت ببرید.»
امیرکربلایی زاده بازیگر و کمدین با انتشار تصویری نوشت:
«میهمان برنامه فرمول یک
به نظرتون چطور بود؟»
بهنوش طباطبایی بازیگر سینما و تئاتر با انتشار پستی در صفحه‌اش نوشت:
«هر نمايشى روزى متولد مى‌شود...كودكى مى‌كند... جوانى را با شور و شتاب مى‌گذراند، از ميانسالى با غرور رد مى‌شود و در آخر پير خواهد شد اما پر از لحظات ناب ... و شب آخر روى صحنه مى‌ميرد... نمايش مرى پاپينز با استقبال بي‌نظير شما متولد شد و به سرعت از نوجوانى گذشت ...حالا در اوج جوانى ست در اوج لذت در خلق و حضور بى مثال شما
عكس از ايمان ارجمندى»
یکتا ناصر بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش نوشت:
«بعد از سال‌هاى سال ديدار دوستان دبيرستانى ...جاى دوستانى كه نبودند خالى. همه كسانى كه اين تجربه را دارند حتماً ميدانند كه آدم چه حس و حال عجيبى دارد»
پیمان معادی بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در صفحه‌اش نوشت:
«درخت گردو تمام شد. کار کردن با حسین مهدویان نازنین و گروه درجه یکش همانطور که حدس میزدم بسیار لذتبخش و خلاقانه بود. خسته نباشید میگم به تک تک بچه هاى پر انرژى و با انگیزه گروه. ممنون از مصطفى احمدى، تهیه کننده مستقل و با شهامتى که چنین فیلم و موضوع مهمى را تهیه کرد. از بازى در کنار مهران مدیرى عزیز و دیگر بازیگران فیلم بسیار لذت بردم. بیصبرانه منتظر دیدن فیلم روى پرده بزرگ هستم.
درخت گردو جاى مخصوصى در قلب همه ما دارد. عکس از مجید طالبی»
«اوج هنر در اوج محرومیت»
«پویش حمایت هنرمندان کشور از استعدادهای درخشان عرصه فرهنگ و هنر
نیکشهر
سیستان و بلوچستان
اهداف پویش:
-احداث یک سالن اجرای نمایش برای هنرمندان توانای تئاتر
-حمایت از تولید آلبوم موسیقی برای دو تن از اساتید پیشکسوت
-فراهم آوردن زمینه آموزش های لازم موسیقی، تئاتر و سینما توسط اساتید برجسته کشور
-فراهم نمودن زمینه اجرای تئاتر و موسیقی هنرمندان بلوچ در پایتخت به منظور معرفی و پرورش استعدادها
به امید ارتقا شاخص‌ها و زیرساخت‌های فرهنگی و هنری مناطق محروم کشور با حمایت ملی هنرمندان»
برادری به جنگ می‌رود هفت سال یا هشت سالش فرق نمی‌کند؛ برادری به ژاپن؛ باز هم هفت یا هشت سالش فرقی نمی‌کند؛ این دو برادر دو قلو هستند؛ این دو برادر براى من یکی هستند
یکی که بعد از بازگشت در می‌یابد همه به او خیانت کرده اند؛ او برای آینده خانواده جانبازی کرده و با تنی زخمی بازگشته است تا مرهمی باشد شاید پناهی یا سر پناهی حالا از جنگ یا ژاپن یا زندگى بدتر از جنگ در ژاپن شما بخوانید: براى و به خاطر خانواده‌ات جنگیده‌اى، اما درمیابى همه به تو خیانت کرده‌اند و هیچکس منتظر تو نبوده؛ درخونگاه تا به اینجا تلاشی جسورانه در انتقال محتوا انجام داده است که پلان‌های حذف شده یا کلمات و جملات دوباره صداگذاری شده‌اش زیاد لطمه‌ای به آن نمی‌زند چرا که پیرنگ اصلی فیلمنامه نادرى و اسعدى ریشه‌اش جان دار در خاک است و سیاوش اسعدی فیلم را همچون ورق خوردن و دیدن عکس هاى یک آلبوم قدیمى دهه شصتى با میزانسن هایى با دقت بسیار ساخته، با قاب هاى تورج اصلانى که دیدن فیلم را در سینما دیدنى‌تر مى کند امین حیایی، ژاله صامتی و پانته آ پناهی‌ها دیدنى بازى مى کنند.
اما چرا نوشته ام برای درخونگاه و محمود جعفری
"این قسمت یادداشت را چندباره بخوانید و فیلم را ببینید"
"محمود جعفری؛ در نقش پدر قصه درخونگاه بی نظیر است؛ حیرت انگیز بازیگری می‌کند و نقش را به نقش تبدیل می‌کند؛ تا همین لحظه که دو هفته اى از دیدن فیلم مى گذرد تک تک لحظاتش در ذهنم ثبت شده است مطمئن ام یقه خودم را روزى مى گرفتم اگر در ستایش بازى محمود جعفرى در درخونگاه نمى نوشتم؛ از اولین لحظه حضورش که لنگ پیچیده از حمام بیرون مى آید تا سکانس پایانى به باورپذیرترین شکل ممکن و اتفاقا بسیار حساب شده و تکنیکال بازى مى کند، حضورى غریب دارد و در آنى لحظه خلق مى کند؛ امید که آقاى جعفرى عزیز برقرار عالم باشید و بمانید و بازى کنید و ما کِیف کنیم از حضور شما "
درخونگاه سیاوش اسعدى از آن فیلم هاست که دیدنش بر پرده سینما لذتى دو چندان دارد.
عکس اول درخونگاه
عکس دوم از قدیمى هاى محمود جعفرى
در محله بهداشت یا برو بیا»
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: هنرمندان در فضای مجازی اینستاگرام بازیگران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۹۵۶۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دنیای مد به روایت «حسنا و ملکه‌های رنگی»
کتاب «حسنا و ملکه‌های رنگی» به قلم نسیبه استکی با توجه به یکی از دغدغه‌های روز نوجوانان از سوی نشر جمکران منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در سال‌های اخیر، مهمان تازه‌ای به جمع بحران‌های نوجوانی اضافه شده است؛ مهمانی که روی مصرف بی‌جا و ریخت و پاش زیاد اصرار می‌کند و هرچه از در بیرونش می‌کنیم باز از پنجره برمی‌گردد. تجمل‌گرایی و پرداختن به امیال، مهمان تازه و البته ناخوانده نوجوان‌های ماست.
کتاب «حسنا و ملکه‌های رنگی» به قلم نسیبه استکی که به تازگی از سوی انتشارات جمکران به چاپ رسیده، با دغدغه پرداختن به همین موضوع نوشته شده است. در معرفی این اثر آمده است: «حسنا و ملکه‌های رنگی»، دنیایی را که نوجوان ما فکر می‌کند، ایده‌آل است نشانش می‌دهد و ذره ذره طعم بودن در این دنیا را به او می‌چشاند. دنیایی که در آن همه چیز حتی پله‌ها، صندلی و دیوارها برق می‌زنند. هزاران کمد لباس نو وجود دارد و فقط اگر سری به یکی از کمد جواهرات ملکه بزنیم دهانمان باز می‌ماند. اما واقعاً درون این دنیای پرزرق و برق همه چیز همین قدر بی عیب و نقص است؟!
«حسنا» که شخصیت اصلی داستان ماست، آیا می‌تواند بی‌ترس از حیله‌های ملکه و فکر دلتنگی خانواده‌اش اینجا بماند؟! اصلاً شاید حسنا هم ملکه شود و در این دنیای قشنگ، قصری برای خودش بسازد، شاید هم اسیر این چیزها نشود و یاد حرف‌های پدرش بیفتد که همیشه می‌گفته «با این چیزها دست و پای ذهنت رو می‌بندی، ذهنی که بسته شد، دیگه نمی‌تونه آزادانه رشد کنه».
ورود «شهر شکل‌ها 2» به کتابفروشیهاکتاب «حسنا و ملکه‌های رنگی» که برای گروه سنی نوجوان نوشته شده، تلاش دارد تا با زبانی شیرین و ورود ماجراهای جذاب به متن داستان، دست مخاطب خود را بگیرد و به یکی از مهمترین دغدغه‌های نوجوانان امروز پاسخ دهد. دو راهی انتخاب بین علایق شدید وجودمان و ارزش‌های درست، محور اصلی کتاب است؛ محوری که خوراک نوجوان امروزی و مهمان‌های جدیدش است.
رمان نوجوان «حسنا و ملکه‌های رنگی» در 172 صفحه و با قیمت 105 هزار تومان به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران روانه بازار نشر شده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
حسنا همین که می‌خواست به خانه برگردد، چیزی طلایی روی سنگ جلویش برق زد. حسنا عاشق جواهرات بود، از هر نوعش؛ بدل یا واقعی، انگشتر یا النگو مهم نبود.
یک قدم به جلو برداشت. پایش لیز خورد و نزدیک بود بیفتد توی دریا. باید زود برمی‌گشت. همین حالا هم بیش از اندازه دیر کرده بود، ولی نمی‌توانست بی خیال آن جسم براق شود. دوباره نفس گرفت و سر جایش ایستاد. بعد آهسته به جلو خم شد. همین که نوک دستش با آن شی براق تماس پیدا کرد، سنگ زیر پایش شروع به لرزیدن کرد. لرزید و لرزید و یک‌دفعه پایین رفت... .
انتهای پیام/
تیم فوتسال افغانستان نیمی از راه جام جهانی را طی کرد