Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،نجم الدین شریعتی مجری معروف برنامه سمت خدا با حضور در برنامه «شب نشینی» درباره زندگی کاری، تحصیلی و شخصی خود با عبدالرضا امیراحمدی به گفتگو نشست.

بنا بر این گزارش، شریعتی درباره سوابق کاری خود گفت: از دوران نوجوانی گویندگی رادیو و تلویزیون را خیلی دوست داشتم و خیلی هم برای آن تلاش کردم، اما نمی‌شد و به همین دلیل به سراغ درس و زندگی رفتم و عزمم را برای درس خواندن جزم کردم تا اینکه روزی در محله امامزاده یحیی آقای حسن زاده یکی از کارگردان‌های تلویزیون آمده بود تا برای برنامه جدیدش لوکیشن ببیند و وقتی مرا دید، به من پیشنهاد کار داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما قلبا تمایلی نداشتم، چون به تلویزیون رفتن را از اهدافم پاک کرده بودم، اما با پیگیری‌های فراوان کارگردان، اجرای برنامه «نقطه ب» را پذیرفتم.

وی ادامه داد: پس از آن با برنامه «نیمرخ» همکاری کردم که حالتی دینی داشت و برای نوجوانان ساخته شده بود. بعد از آن چند برنامه برای شبکه سه ساختیم و بعد «زلال احکام» را اجرا کردیم. بسیاری به من می‌گفتند با این کار شخصیتت جور دیگری شکل می‌گیرد و این کار را نکن، اما واکنش‌هایی که از مخاطبان می‌دیدم به من می‌گفت که در جایگاه درستی ایستاده ام.

مجری سمت خدا در ادامه به بیان خاطره‌ای از برنامه زلال احکام پرداخت و اظهارداشت: رئیس جمهور وقت که می‌رفت سفر استانی از مردم می‌خواست درخواست‌های خود را روی کاغذ‌هایی برای او بنویسند یک روز که از سفر به یکی از ناحیه‌های صعب العبور کشور رفته بود نامه‌ای را آورد که به آقای ضرغامی داده بود و سلسله وار در سازمان به دست من رسید، در این نامه به جای درخواست‌هایی که عامه مردم از رئیس جمهور دارند، یکی از مخاطبان از زلال احکام سوالی پرسیده بود. پس از دیدن آن نامه متوجه شدم که این موضوع بار ما رسانه ای‌ها را سنگین می‌کند. زلال احکام که به بلوغ رسید و یک دوره فقهی را برای مردم گفتیم، جرقه «سمت خدا» شروع شد.

شریعتی تصریح کرد: کسی که قرار است جلوی دوربین برنامه اجرا کند آن هم به صورت مستمر باید توشه‌ای داشته باشد که بتواند خرجش کند و سمت خدا مطالعات و تحقیقاتم را بیشتر کرد. زینب کبری (س) یک عمر توشه اندوخته بود که در حادثه کربلا توانست مثل کوه محکم بایستد.

وی درباره نحوه ارتباط گرفتنش با مخاطب افزود: احساسم این است که با ارتباط مداوم با مخاطب و پیام‌هایی که بین ما رد و بدل می‌شود می‌فهمی جای تو درست است یا نه به همین دلیل ارتباطم را با مخاطب حفظ می‌کنم. خیل عظیمی از مخاطبان فرهیخته ما خارج از کشور هستند هر برنامه‌ای که بر اساس بررسی‌ها واکنش‌های مثبت تری برای آن‌ها از مخاطب دریافت کنیم آن را برجسته‌تر می‌کنیم.

مجری سمت خدا خاطره‌ای دیگر از این برنامه را تعریف کرد و ادامه داد: جمعیت زیادی از کالیفرنیا به ما پیام دادند که خطیب ندارند و برنامه سمت خدا را به عنوان خطیب یک برنامه پخش می‌کنند و بعد جلسه شان را برگزار می‌کنند که این بار مرا خیلی سنگین می‌کرد. اگر ۴۵ دقیقه آنتن تلویزیون در اختیار شرکت‌های بازرگانی بود، ارزش گذاری‌های کلانی برای آن می‌شد و ما هم باید به همان اندازه و ارزش مطالعه و بار علمی داشته باشیم تا به مخاطب بدهیم.

شریعتی اظهار داشت: هرچقدر مشکلات معیشتی مردم و سختی هایشان بیشتر شود احساس می‌کنی بار مسئولیت تو سنگین‌تر است، چون با دین می‌توان عینکی به مردم داد تا بتوانند از کنار سخت‌ترین مشکلات گذر کنند.

وی درباره نحوه ارتباط گرفتنش با کارشناسان برنامه‌ها گفت: نشستن با آقای قرائتی در روز‌های اول سخت بود، چون ایشان خیلی کم گفتگو می‌کردند، چون خودشان درس‌هایی از قرآن را داشتند، اما رفته رفته هم کارشناسان اعتماد پیدا کردند و هم من تا حدودی فهمیدم چطور باید با طرف مقابلم برخورد کنم. خودم را اولین مخاطب حرف‌های اساتید می‌بینم و اول از همه دل می‌دهم که این خود در تاثیرگذاری نقشی مهم دارد.

مجری سمت خدا تصریح کرد: اجرای سمت خدا خیلی کار سختی است، چون برخی مواقع ممکن است حرف‌هایی را شنیده باشی، ولی باید مسمتع خوبی باشی. همیشه سعی داشته ام با صداقت با مخاطب ارتباط برقرار کنم، چون مخاطبان فهیمی داریم. در سمت خدا همه معلوماتم را کنار می‌گذارم و خیلی وقت‌ها خالی الذهن از نظر معلومات دینی اساتید رو به روی آن‌ها می‌نشینم که با مخاطب یکسان باشم.

شریعتی عنوان کرد: مرتب مخاطبانمان را رصد می‌کنیم، مخاطبان ما فقط مسلمانان شیعه و سنی‌ها نیستند بلکه از ادیان فرق و مذاهب دیگر هم مخاطب داریم حتی از مسیحیان و یهودیان. نکته این موضوع این است که اگر کسی به مباحث مطرح شده در سمت خدا دل بدهد بدون حب و بغض با فطرت خود همراه شده است. نورانیت سخنان اهل بیت (ع) فطرت‌های بیدار را با خود همراه می‌کند. وقتی مسیحیان در برابر نهج البلاغه زانو می‌زنند تکلیف مشخص است.

منبع: فارس

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: نجم الدین شریعتی برنامه تلویزیونی مجری سمت خدا زلال احکام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۶۶۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده

«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربه‌ی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکه‌ی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کم‌حاشیه‌ی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربه‌ی مجری‌گری در مسابقه‌ی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبه‌ی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصل‌های قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.

حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!

«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.

به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربه‌ی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندان‌گیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکه‌ی نسیم برای ادامه دادن به این تجربه‌ی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.

در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایه‌ی باقی‌مانده از فصل چهارم به بعد مسابقه‌ی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکت‌کننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامه‌ای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.

چنین مسابقه‌هایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایده‌ها بسیار پیش‌پاافتاده و اجرای آن‌ها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرین‌زبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کرده‌اند، نشان از ساده‌انگاری و سهل‌پنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامه‌ی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.

برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامه‌هایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکت‌کنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربه‌ای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.

ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپه‌چاله‌های اجرای خود را با قربان‌صدقه رفتن کودکان جبران می کند.

به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.

البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیه‌ی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفی‌نیا به واسطه‌ی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.

جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایده‌ها و گفتارهای از پیش تعیین‌ و نوشته‌شده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونه‌ای حاضرجوابی، بداهه‌پردازی و شوخ‌طبعی غریزی باشد.

در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه‌ با تم خاص(در این‌جا کودکانه) یک شخصیت‌پردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفی‌نیا علی‌رغم سابقه‌ی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقه‌ی کودک‌محور را سهل و ساده فرض کرده‌اند.

بی‌انصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژه‌ی شکست‌خورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطه‌ی ایده‌ی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامه‌های موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحه‌ی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.

معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دست‌کم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبه‌ی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.

برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقه‌ی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکه‌های بزرگ دنیا، دارای یک ایده‌ی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروف‌ترین برنامه‌ها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.

یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقه‌ی «Genius Junior» صحنه‌ای برای معرفی و جلوه‌گری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقه‌ی بسیار جذاب و هیجان‌آور به تصویر کشیده می شود.

شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایده‌های ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقه‌ی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیه‌سازی شده در محیط‌هایی چون جنگل به سنجش می گذارد.

در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهره‌گیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانه‌های معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آن‌ها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.

ملاحظه می شود که انواع ایده‌های مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علی‌رغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایده‌ی منسجم‌کننده و خلاقیت‌سازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازی‌های طراحی‌شده بدیع و سرگرم‌کننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربه‌ی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکت‌کننده رقم زده می شود.

ظاهرا تلاشی بی‌وقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجه‌های عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیم‌های برنامه‌سازی(دقیق‌تر: برنامه پر کُن)، با بسیط‌ترین ایده‌ها، تکراری‌ترین شیوه‌ها و البته کشدارترین زمان‌ها تلف شود. این سطح از کیفیت‌ستیزی برنامه‌سازان از یک سو، و نظارت‌گریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامه‌سازی در شبکه‌های سیما دارد.

دیگر خبرها

  • در مستند «آقای خاص»؛فرزاد حسنی راوی ناگفته‌های زندگی سرمربی تیم ملی شد
  • فرزاد حسنی راوی ناگفته‌های زندگی سرمربی تیم ملی شد
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال هایی که دیده نمی‌شود!
  • آماری از مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • «برمودا» همه رازها را افشا می‌کند حتی راز آقای مجری!
  • «کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده
  • مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
  • ببینید | ردپای آبی
  • ببینید | ماجرای شکایت جالب همسر محسن قرائتی نزد رهبر انقلاب